نکات مثبت هر روز

تا وقتی خدا هست امید هم هست

نکات مثبت هر روز

تا وقتی خدا هست امید هم هست

۶ اردیبهشت ۹۷

پنجشنبه, ۶ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۱۱:۵۵ ب.ظ

۱. گوله کاموا تشخیص داده شد و مدارک مثبته بایگانی گردید [تماس فرت]

۲. امرو رفتم پارک گردی بعد آقای پیشی یوری هم اومد یه سری زد بم و رفت بعد نشسه بودم داشتم ناهار میخوردم که آقای پیشی یه چشمی اومد منم گفتم بیا ناهار باهم بزنیم که اومد خودشو مالید به پام .. گفتم بیا نازت کنم گذاش.. بعد یهو پسرخاله شد اومد بالا نشست رو پام منم که داغون پیشی .. نشسم پشتشو مالیدم هی پاهاشو دراز میکرد ولو میشد تو بغلم که اره اونورم بمال اینورم بمال [فک کنم چون انق دستی بود و بوی آدم گرفته بود گربه های دیگه چشمشو زدن] بهش گفتم آقای یه چشمی میری پشمالم بره؟ میو کرد گف نه رو پات افتاب هس توام میمالی دلم نمیخوا برم یکم دیه مالیدمش اون پف پفکیای کف دسشو ناز کردم بعد گفتم برو به سلامت که دلش نمیخواس بره ولی فرستادمش رف [بدنش چق گرم بود چق نرم بود چق راحت ولو شده بود] .. خوشال شدم که نازت کردم آقای پیشول یه چشمی ♥ 

۳. چار پن ساعت تخت افتادم و کلی از خسگیام رف + چایی ترکی

  • پشمآلِ پشمآلو

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

نظر دادن تنها برای اعضای بیان ممکن است.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.