۱. تحویل سال و عیدی گرفتن [ مامانی گف ایشالا سال دیگه باهم :ذوق]
۲. تمرین قلاب بافی پروژه روتختی ♥
۳. اومدن شوهری پای پنجره و دوبس دوبس کردن [ دستشو که گذاش زیر چونش لب پنجره، همینجو خیره منو نگا کرد ♥]
۱. تحویل سال و عیدی گرفتن [ مامانی گف ایشالا سال دیگه باهم :ذوق]
۲. تمرین قلاب بافی پروژه روتختی ♥
۳. اومدن شوهری پای پنجره و دوبس دوبس کردن [ دستشو که گذاش زیر چونش لب پنجره، همینجو خیره منو نگا کرد ♥]
۱. یه سفارش تایپ تموم کردم [ کاش پولاشو با پول شوهری قاطی نکرده بودم هرسری میگرفتم آخر کارها ]
۲. خرید یه سری خورده وسایل عید
۳. مامانی روز زنو بم تبریک گفت :غرور
۱. رابطه خوب و عجیب و احساسی با شوهری
۲. ی عالمه کباب کوبیده و جوجه با سنگک و دوغ :گشنه
۳. نظر دادن شوهری برا بافت روتختی خونمون [ فک نمی کردم اینجوری براش تلاش کنه و نظر بده .. خیلی حس خوبی بود ]
۱. رابطه خوب با شوهری [ حس کردم چق مظلومه بچم ]
۲. کادو دادن تابلو نقاشی شوهری :ذوق
۳. تعریف و تمجید خانواده شوهری ازم :Blush
۱. ددر رفتن با دوس جون
۲. سورپرایز اومدن شوهری ♥
۳. موتور سواری و کولی بازی دوس جون:دی [ چق این بچه ترسو بود من نمیدونستم:دی ]
۱. خرید مانتو عیدم [ قالی کرمون:دی ]
۲. بالاخره خواهرجان وسایلاشو تمیز کرد:اشک شوق
۳. تست لباس سرهمی خواهرجان [ نَنا .. دوس .. :( ]