۱. رابطه خوب با شوهری [افطار ویژه مسئولین ♥]
۲. توت فرنگی خوردم در حد مرگ:شیمک
۳. جز قرآن امروزو خوندم
۱. رابطه خوب با شوهری [افطار ویژه مسئولین ♥]
۲. توت فرنگی خوردم در حد مرگ:شیمک
۳. جز قرآن امروزو خوندم
۱. توت فرنگی .. یه عالمـــــــــه :Confeti
۲. پارک با شوهری
۳. گربه های پشمالو سیبیلو
۱. خواب
۲. افطاری چسبید [خیلی خوردم ولی]
۳. مصاحبه مرحله اول کارو قبول شدم [ایشالا دومیشم به خیر بگذره]
۱. لباس شوهری رو عوض کردم و خوبشو گرفتم
۲. اولین افطار چسبید همچی بعد یه روز طولانی
۳. با مادر شوهرجان حرفیدم، کلی من و شوهری رو دعا کرد [حالشو ازم پرسید]
۱. ددر با خانواده [من و شکم و بلال و چیپس و ماس موسیر و بستنی قیفی]
۲. بعد آزمون در حد غش خوابیدم
۳. یه لاو خوبی تو حرفای شوهری بود
۱. رابطه عالی با شوهری
۲. رفتیم خونه همسایه و گفتیم خندیدیم بسه دیگه :کهنمویی:دی
۳. کباب ترکی :آب دهن [مزه زندگی میده T_T]
۱. کادو شوهری رو نشونش دادم و خوشش اومد [گشاد بود:دی]
۲. بازی کردن با مهدیار [باب اسفنجی گذاشتیم براش بخوابه من خوابم برد:دی]
۳. مصاحبه رو رفتم ایشالا که قبول شم