۲۹ اردیبهشت ۹۶
جمعه, ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۱۰:۱۷ ب.ظ
۱. با خواهری رفتیم پیتزا خوردن و گشت 2 [بد نبود] رو دیدیم
۲. خواهری برا فردام غذا پخت [یه مسئولیت پذیری ای نسبت به خانواده داره که من ندارم]
۳. عشق شوهری تو دلم میجوشه .. دلم میخوا هی صداش کنم [چرا همه چیش انق برام عزیزه؟]
- ۹۶/۰۲/۲۹
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.