۴ دی ۹۶
دوشنبه, ۴ دی ۱۳۹۶، ۰۹:۴۹ ب.ظ
۱. باد و بارون زد بالاخره[خداروشکر] + اول باد اومد برگای خشک درختا رو ریخ زمین خشول خشول پریدم رو همشون بعد بارون زد شر شر شر زیرش راه رفتم خیس شدم گوله شدم افتادم تو حوض نقاشی + بوی چوب سوخته آتیش وانتای میوه فروش تو بارون آدمو یاد جنگل مینداخت
۲. شب گردی با شوهری + پر پرواز شادمهر و بارون و پنجره باز و بوی خاک و چراغای شهر+ پیتزا قارچ و گوشت پر از گوشت گوساله و پنیر [خوشمزززه]
۳. بچه جاری جان پسره مث ک
- ۹۶/۱۰/۰۴