۱. سفر با شوهردخترخاله جان و تجربه های جدیدش
۲. نصف روزو خواب بودم
۳. برنامه ریزی
۱. سفر با شوهردخترخاله جان و تجربه های جدیدش
۲. نصف روزو خواب بودم
۳. برنامه ریزی
۱. دیدن بازی مهیار و مهدیار [کوتوله خودش چن ماه بزرگ تره ها به اون میگه آخی نی نی تو چقد کوچولویی:دی] + دیدن مادربزرگ جان پدری
۲. نذری خورون
۳. گریه تو دسته سینه زنی [خیلی وقت بود همچی گریه سنگینی لازم داشتم]
۱. خونه ذخیره قشنگه [تمیزکاری خاصی نداش خداروشکر] [پریزاش زیاده]
۲. تنهایی
۳. بیست و سه سالگی ـم بی سر و صدا تموم شد رف [امیدوارم در آینده بهتر باشم]
۱. رفتم خونه دوس جون باهم ولو تخمه زدیم و فیلم دیدیم
۲. آش رشته نذری همکار جان کم بود ولی خوشمزه بود
۳. صدای زنگوله های علم تو سکوت کوچه وقتی باد میومد
۱. کادو سورپرایزی جلوجلوی ـه شوهری برا تولدم!^_^ [هندست بلوتوث گوشی] [sosis] [چق من دوستت دارم خو.. چق به فکر منی تو اخه .. چق حواست به منه اخه.. چق میدونی چی لازم دارم اخه .. چــــــــق؟!♥]
۲. دکور میز کارمو عوض کردم و همچی دلباااااز شد + مدیریت گف پشمال کارت خیلی عالیه و گندای دونفر قبلو کلا جم کردی و بم پاداش داد :ذوووق
۳. همکار جان برامون نذری آورد عدس پلو .. خیلیم چسبید [جون به امام حسین] + یه کیف اوجلم خریدم برا خودم
۱. کل عصرو ولو خوابیدم بغل شوهری شارژ شدم [شوهری ـه خونم کم شده بود]
۲. فرانکفورت :آب دهن
۳. مینیون ۳ رو دیدم
۱. رابطه خوب با شوهری [+ اینورم بخارون] [+میس یور مماخ این مای نک♥]
۲. فرانکفورت + قارچ سوخاری + کراکوف
۳. خواب